خانه » اسکویید گیم قماری بین مرگ و زندگی
اسکویید گیم قماری بین مرگ و زندگی
اسکویید گیم قماری بین مرگ و زندگی
سرگرمی

اسکویید گیم قماری بین مرگ و زندگی

 

بازی مرکب تاوان سنگین رهایی از فقر و بدبختی عده ای است که در باتلاق مشکلاتشان دست و پنجه می زنند تا از آن ها رهایی پیدا کنند. غافل از اینکه به رزمگاه مرگ قدم می گذارند. داستان فیلم رقابتی مرگبار بین 456 شرکت کننده در 6 بازی را به نمایش می کشد. ظاهر بازی بسیار شیرین و دلچسب به نظر می رسد اما حقیقت آن به این سادگی ها نیست. سریال ترکیبی همه جانبه دارد و بسیاری از مفاهیم فلسفی، جامعه شناسی و روانشناسی را با خود به دوش می کشد. اسکویید گیم در ژانر رازآلود و معمایی در 9 قسمت از شبکه نتفلیکس پخش شد و در مدت زمان کوتاهی توانست مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. هوانگ دونگ هیوک با ترفند بسیار ظریفی فضای لطیف دوران کودکی را با چالش مرگ تلفیق می کند. طوری که مخاطب پس از گذشت بازی اول غافلگیر می شود.

فاصله بین فقر و بد بختی تا ثروت

لی جونگ جایه در نقش جی هون، مرد میان سال، لا ابالی و بیکار است که به قمار اعتیاد دارد. جی هون از همسرش جدا شده و یک دختر دارد. و حضانت دختر به دلیل ناتوانی مالی به مادرش سپرده شده  و جی هون با مادر پیرش در یک محله فقیرنشین شهر زندگی می کند. وخامت اقتصادی او به حدی است که نمی تواند برای تولد  تنها دخترش هدیه ای بخرد. درنتیجه تصمیم می گیرد برای تغییر وضع زندگی، پیشنهاد بازی در یک سازمان مرموز را بپذیرد.

بازی در  سلاخ خانه یا فضای شاد و مفرح!

بازی در  سلاخ خانه یا فضای شاد و مفرح
بازی در  سلاخ خانه یا فضای شاد و مفرح

در ادامه جی هون متوجه می شود که دریافت پول در ازای بازی به این سادگی ها نیست و مسیر پرخطری را باید پشت سر بگذارد. اما نکته جالب توجه این است که شرکت کنندگان با اختیار خود وارد معرکه مرگ می شوند. شرایط سخت زندگی آن ها را به جایی رسانده که بعد از ترک محل بازی، بار دوم با اراده خود به معرکه بازمی گردند. زیرا می فهمند برای نجات از وضعیت فلاکت بار باید به بازی ادامه دهند. هر بازی قوانینی دارد و  نقض بازی مساوی با حذف و مرگ شرکت کننده است. نفر آخری که تمام بازی ها را به خوبی پشت سر می گذارد، برنده جایزه خواهد بود. سریال اسکویید گیم وضعیت زندگی طبقه فقیر جامعه را به گونه ای استعاری به تصویر می کشد. آن جا که فقر دست و پایت را بسته و ناگهان پیشنهادی عجیب مسیر زندگیت را عوض می کند.

تلفیق ضد و نقیضی از موسیقی، رنگ های شاد و بازی مرگ

طراحی و رنگ صحنه بازی ها جزو عناصر فوق العاده جذاب سریال است که به شدت مخاطب را سرگرم می کنند طوری که فراموش می کند به یک معرکه مرگ بار وارد شده است. از شکل های جذاب کارت ویزیت گروه مرموز گرفته تا عناصری مثل شکل های جذاب ستاره و چتر درکوکی ها ، همه توجه ها را به خود معطوف می کند. تلفیق ضد و نقیض موسیقی کلاسیک، رنگ های شاد و بازی های مرگبار، مخاطب را گیج می کند. هر چه پیش می رود، سئوال ها یکی بعد از دیگری در ذهن بیننده شکل می گیرد و تا آخر توشه راهش خواهد بود. دلیل کشتن آن ها چیست، چرا حذف از بازی به معنی مرگ شرکت کننده است؟ در واقع مخاطب نمی داند قرار است با چه چیزی روبرو شود و این هیجان و دلهره بر جذابیت آن اضافه می کند.

ضعیف ها باید بمیرند

ضعیف ها باید بمیرند
ضعیف ها باید بمیرند

پیرمرد که  در راس هرم بازی مرگ قرار گرفته بود بر این باور اعتقاد داشت که ضعیف ها باید بمیرند، زندگی برای افرادی است که قوی تر هستند. این نوع نگاه،  قانون تنازع بقا را منعکس می کند، حیوانات قوی مثل شیر و ببر حیوانات ضعیف تر را مثل خرگوش و گوزن می کشند  و این یک حقیقت تلخ در زندگی  است. در بازی اسکویید گیم نیز این قانون وجود دارد. شرکت کننده ای که بر ترسش غلبه می کرد به خوبی استراتژی بازی را درک کرده  به سوت پایان مسابقه نزدیک تر می شد. این قانون به بعد روانشناسانه فیلم اشاره دارد و انعکاس آن را در زندگی حقیقی می توان مشاهده کرد، اگر با ورود به گرداب بحران بر ترس و اضطراب غلبه کنید، قطعا به راهکارهای مفیدی برای رهایی از آن خواهید رسید، در غیر این صورت غرق می شوید.

یکدست صدا ندارد

اگر ظاهر خشن بازی ها را کنار بگذاریم ، هر کدام از آن ها نکات آموزنده ای در خود پنهان داشتند. که با کمی تامل می توان به آن پی برد . نکته آموزنده در بازی های گروهی اتحاد بود، به این معنی که یک دست صدا ندارد. افرادی که در یک تیم حضور دارند باید با هم هماهنگ باشند نمود آن را در بازی طناب کشی مشاهده می کنید. جاییکه پیرمرد به استفاده از قدرت فکر در بازی اشاره می کند. و بعد از اینکه تا مرحله باخت نزدیک شدند، آخرین پیشنهاد را ساوونگ را  داد. اما هرچه بازی ها پیش می رفتند، اتحاد رنگ و بویش را از دست می داد و شرکت کننده ها یکدیگر را به نفع  خود برای گرفتن جایزه نهایی می کشتند. این قانونی بود که بازی های هیجان انگیز، آن ها را مجبور می کرد زیرا برنده بودن در گرو کشتن دیگری بود.

جایی برای بازگشت ندارم اما در این بازی یک شانس دارم

پس از رای گیری قرار بر این شد که شرکت کننده ها بازی را ترک کنند، در این صحنه شرکت کننده شماره 322 می گوید که “من جایی برای بازگشت ندارم اما در این بازی حداقل یک شانس به من داده می شود و من حاضرم با تلاش بمیرم تا مثل یک حیوان بدون زحمت منتظر مرگ باشم”. فشار زندگی امان مرد را بریده و به دنبال راه چاره ای هرچقدر دردناک است. سریال اسکویید گیم به شرایط سخت مردم در کره جنوبی اشاره می کند زیرا بدهی و وضعیت نامناسب اقتصادی به یک معضل تبدیل شده است، نرخ بیکاری و وام های بانکی با بهره زیاد روز به روز عرصه را در میان مردم کره جنوبی تنگ کرده است. تاجاییکه آمار خودکشی در این کشور رو به افزایش است. و نکته جالب اینکه، این سازمان افرادی را به بازی دعوت می کردند که بدهی سنگین بزرگترین دغدغه هایشان بود.

مرز باریک بین انسانیت تا خوی حیوانی

مرز باریک بین انسانیت تا خوی حیوانی
مرز باریک بین انسانیت تا خوی حیوانی

حرص و طمع خوی حیوانی را بیدار می کند و ردپایی از فضایل انسانی به جا نمی گذارد و چنانچه آگاهی برای شناخت این مرز وجود نداشته باشد، انسان ها از این امتحان رد خواهند شد مانند شبی  در سریال که چراغ ها را خاموش می کنند و شرکت کننده ها در تاریکی به جان یکدیگر می افتند، تا با کم شدن شرکت کننده ها پول بیشتری به دست آورند. در بین آن ها، جی هون که مردی شرافتمند بود با وجود اینکه لغزش هایی را با پیرمرد در مسابقه تیله بازی تجربه کرد اما مانند سایر شرکت کننده ها مثل دوست قدیمی اش سانگ وو دستش به خون آلوده نشد، و تا اخرین لحظه به انسانیت پایبند ماند، بعد از فراز و نشیب هایی که در این مسابقه سهمگین در کنار دوستش سانگ وو تجربه کرد، در نهایت تصمیم گرفت از خیر پول مسابقه بگذرد.

تئوری انتخاب و پذیرفتن عواقب آن

اگر بخواهیم بر مفاهیم روانشناسانه داستان گذری اندازیم به فلسفه تئوری انتخاب، ویلیام گلاسر ، روانشناس و بنیانگذار آن خواهیم رسید. تئوری انتخاب بر این اشاره دارد که زندگی ما سرشار از انتخاب های متعدد است. حتی بی تصمیمی نیز نوعی انتخاب به شمار می رود، و در نهایت در هر جایگاهی که قرار بگیریم باید عواقب آن را بپذیریم. انسان تنها کسی است که می تواند رفتار، افکار و احساساتش را کنترل کند. انتخاب حقیقتی سخت و اجتناب ناپذیر است. در صحنه رای گیری بین شرکت کنندگان، دو چراغ قرمز و سبز وجود دارد. و در نهایت چراغی که بیشترین رای را ثبت کند، رای گیری به نفع آن تمام می شود. تصمیم گیری  به این سادگی ها نیست زیرا ماندن یعنی مواجهه با چالش مرگ و رفتن، دست و پا زدن در مشکلاتی که مثل یک غده سرطانی زندگی را برای آن ها تاریک کرده است.

 مفاهیم اشکال هندسی عجیب ماسک پوشان

مفاهیم اشکال هندسی عجیب ماسک پوشان
مفاهیم اشکال هندسی عجیب ماسک پوشان

هرکدام از ماسک پوشان در سلسله مراتب مختلف قرار می گیرند. دایره نماد کارگران، در پایین ترین رتبه است و وظیفه آن ها بردن شرکت کنندگان به محل بازی، شلیک به بازندگان و جمع آوری اجساد است. مثلث ها در رده بعدی قرار می گیرند و مسئولیت نظم محیط و وسایل را به عهده دارند. بالاترین مرتبه مربع ها هستند که در جایگاه ناظران قرار می گیرند. جالب اینجاست که هر کدام از اشکال هندسی، مفهومی  از  شکل حروف زبان کره ای را اقتباس کرده است، و  ترکیب آن ها کلمه  OJM مخفف  Ojingeo Geim به معنی بازی مرکب به کره ای را تشکیل می دهد. مثلا مثلث شباهتی با حرف J  و مربع M  را دارد.

دنیای کسالت بار پولدارها با بی پول ها هیچ تفاوتی ندارد

نقطه غافلگیر کننده داستان صحنه ای است که جی هون متوجه می شود پشت فلسفه بازی مرگ، دوست گانبوی او ایلنام پنهان بوده است. پیرمرد فلسفه بازی را برای جی هون توضیح می دهد، او اظهار می کند که برای تفریح این بازی سادیستی را طراحی کرده است. و اینگونه بیان می کند که دنیای پولدارها با بی پول ها فرقی ندارد، همانطور که بی پول ها از مشکلات زندگی خسته اند و زندگی کسالت باری را می گذرانند، برای ثروتمندان نیز لذت های تکراری مفهومی ندارد و معتقدند که در یک سیکل تکراری زندگی اسیر شده اند و به دنبال راهی هستند که از این رخوت بیرون بیایند، با این نگرش، بازی مرکب را می سازند.

نسخه هیجان انگیز بازی مرکب در دنیای حقیقی

نسخه هیجان انگیز بازی مرکب در دنیای حقیقی
نسخه هیجان انگیز بازی مرکب در دنیای حقیقی

نسخه مفرح بازی مرکب در کشور دبی به واقعیت تبدیل شد و شامل بازی هایی مشابه سریال اسکویید گیم طراحی شده است. با این تفاوت که کاملا امن و  بدون خونریزی اجرا می شود و برای برنده جوایزی در نظرگرفته شده است اما این بازی فقط برای افرادی است که ساکن امارت متحده عربی هستند. بعد از آن بازی های شیرین کره ای در مدرسه بلژیک ظهور پیدا کرد.

رازهای ناگفته از سریال اسکویید که آن را نمی دانید

  1. در بازی اول عروسک، حرکت پیرمرد را اسکن نمی کرد
  2. تمام مراحل بازی ها بر روی دیوار اتاق شرکت کنندگان ترسیم شده است
  3. صحنه ای که پیرمرد بالای تخت می ایستد و از خشونت بین شرکت کنندگان معترض می شود، گرداننده درگیری را متوقف می کند.
  4. ابتدا نام سریال play to Die و Round Sixبود و بعد به Squid game تغییر پیدا کرد.
  5. سریال در یک شهر فیلمبرداری شده است.
  6. رنگ سبز شرکت کنندگان یادآور لباس دوران مدرسه بود.
  7. طراحی راهروهای رنگی و پرپیچ و خم از موریس اشر نقاش معروف هلندی اقتباس شده است.
  8. مرحله آخر مسابقه در طبقه هفتم ساختمانی که ایلنام در آن با گی هون ملاقات داشته، اتفاق می افتد.
  9. موسیقی کلاسیک حین غذا برای حفظ آرامش انتخاب شده بود
  10. نقاب عجیب گرداننده به یکی از مهم ترین سبک های نقاشی، کوبیسم اشاره دارد.

تماشاگران در نقش شرکت کنندگان قرار می گیرند

یکی از جذابیت های فوق العاده سریال این بود که تماشاگران لحظاتی خود را به جای شرکت کنندگان قرار می دادند. زیرا اینگونه قضاوت ناعادلانه اتفاق نمی افتاد  و به قول معروف فقط در جایگاه قرار دادن خود به جای شرکت کننده است که لحظات حساس تصمیم گیری تا حدودی درک می شود. داستان، بعد شرور انسان را به نمایش می گذارد و یادآور می شود که ابعاد خیر و شر در انسان وجود دارد. هیچ یک از انسان ها مطلق بد و خوب نیستند و با قرار گرفتن در شرایط حساس، ابعاد آن ها نمایان می شود.

چه چیزی باعث محبوبیت سریال اسکویید گیم شد؟

سریال اسکویید گیم فضای متفاوتی را برای بیننده به وجود آورده است . تضاد ترکیبی که بین فضای شاد کودکانه با معرکه مرگ وجود دارد در کنار ژانر رازآلود بودن، این جذابیت را برای تماشاگر بیشتر ایجاد کرده است، و بیننده مدام با این سئوال درگیر می شود که الان قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ و کارگردان به خوبی توانسته  فضای داستان را طوری ترسیم کند که با وجود  مواجهه تماشگر با صحنه های دلخراش در بازی اول، آن را با جان و دل ادامه دهد. اسکویید گیم در عین سادگی در موضوع و صحنه آرایی، مفاهیم و نگرش عمیقی را بیان می کند، و این همه جانبه بودن نقصی برای آن به جا نمی گذارد. اگر این سریال مهیج را ندیده اید، پیشنهاد می کنم آن را تماشا کنید و نظرتان را برای ما بنویسید.

 

منبع