بارسلونا را شاید بتوان بهترین شهر جهان دانست!
هیچ چیز عینی و مشهودی در مورد این مقاله وجود ندارد. من بارسلونا را دوست دارم و هر چیزی که در مورد این شهر می نویسم، مثبت است. البته من در این شهر روزگار سختی را پشت سر گذاشته ام، اما تا به امروز مرا جذب خودش کرده است و مطمئنم همیشه همین طور خواهد بود.
اگر تا کنون به آن اندازه خوش شانس نبوده اید که بتوانید به بارسلونا سفر کنید، امیدوارم نوشته های من برای اولین بار شما را مسافر این شهر کند. اگر قبلا به آنجا سفر کرده اید، امیدوارم این مقاله شما را ترغیب کند که بار دیگر سری به آنجا بزنید. فرقی نمی کند بار اولتان باشد یا بار دهم؛ بارسلونا هیچوقت برایتان تکراری و کسل کننده نمی شود.
محله های بارسلونا
در این پانزده سالی که شانس زندگی در بارسلونا را داشته ام، در بیش از 20 آپارتمان مختلف و تقریبا در همه محلات آن زندگی کرده ام.
بورن (Born) یکی از مکان هایی است که گردشگران و دانشجویان زیادی از آن دیدن می کنند. میدان های گارسیا، طراحی کلاسیک دارند و در ذهن اکثر افرادی که این شهر را ترک می کنند، به عنوان یک خاطره خوب ثبت می شوند.
در سالهای اخیر، بسیاری از محلات بارسلونا که قبلا جذابیت زیادی نداشتند، بسیار جالب تر و هیجان انگیزتر شده اند. منطقه پابل (Poble) و خیابان های آن، با کافه ها و رستوران های سنت آنتونی اش مشهور است. این روزها پابل برای من یکی از راحت ترین مناطق شهر بارسلوناست.
چندین سال در محله راوال (Raval) زندگی کردم و همیشه دوست دارم به آنجا برگردم. ممکن است زندگی در این محله با سلیقه بعضی ها سازگار نباشد. اما می توان آن را یکی از اصیل ترین مناطق مسکونی شهر بارسلونا دانست که در مرکز این شهر واقع شده و نبض زندگی شهر در آن می تپد.
معماری شهر
نمی توانید در مورد بارسلونا بنویسید و به معماری منحصر به فرد این شهر اشاره نکنید. ساگرادا فامیلیا، شاهکاری در این شهر ساخته که روند ساخت آن همچنان ادامه دارد. اما آنتونی گادی، هنوز هم هنرمند محبوب اهالی بارسلوناست. تاثیر تفکرات گادی بر نمای شهر بارسلونا کاملا مشهود است. در بخش اعظم این شهر، آثار جادویی این مرد بزرگ دیده می شود و گردشگران و ساکنان آن، این آثار را برای همیشه به خاطر می سپارند.
همه ساختمانهای سراسر این شهر خیره کننده هستند، اما این فقط سازه های بارسلونا نیست که آن را به مکانی دلپذیر تبدیل کرده است. مدیران این شهر قدیمی تصمیم گرفتند آن را به بلوک های مجزایی تقسیم کنند و به حالت شبکه ای در آورند تا گشت و گذار در آن راحت تر صورت گیرد. همچنین میدان های وسیعی در آن ساخته اند که می توانید چند دقیقه در آنها بنشینید و استراحت کنید و از تابش آفتاب لذت ببرید. این واقعا فوق العاده است!
ساختمان های فوق العاده جذابی که بهترین موزه های شهر را در خود جای داده اند، کلیسای جامع شهر و همه کلیساهای زیبای آن را نیز به موارد بالا اضافه کنید. حالا حتما با من موافقید که امکان ندارد این شهر را ترک کنید و دلتان برایش تنگ نشود.
فرهنگ مردم بارسلونا
بارسلونا، بهترین شهر اسپانیا بوده و از این لحاظ منحصر به فرد است. اما برای بسیاری از اهالی این شهر، بارسلونا بخشی از سرزمین کاتالونیا است، نه اسپانیا. درگیری و اختلاف بر سر این موضوع همچنان ادامه دارد و انتهای آن مشخص نیست. تاریخ پنهان در پس این احساسات و درگیری ها، یکی از آن چیزهایی است که زندگی در بارسلونا را بسیار جالب می کند. ما در کاتالونیا قرار داریم، اما در عین حال در اسپانیا هم زندگی می کنیم. این تضاد، همیشه منشا شور و شوق هنری قابل توجهی در بارسلونا بوده است.
از موزه پیکاسو گرفته تا موزه ملی کاتالونیا (MNAC) در کنار Muntjuic؛ بارسلونا از هر ذائفه و فرهنگی استقبال می کند. این فرهنگ پر جنب و جوش، فقط به حوزه هنر محدود نمی شود. نمونه های جذاب غذاها، ورزش، فیلم، موسیق، ادبیات و هر چیزی که در میراث فرهنگی یک شهر بزرگ سهم دارد، در یک دیگ جوشان شگفت انگیز به نام بارسلونا پیدا می شود.
تنوع جمعیت بارسلونا
شاید به دلیل این همه درگیری بر سر تاریخ و قرار گرفتن این شهر در حوزه اسپانیا است که بسیاری از خارجی هایی که وارد این شهر می شوند، احساس می کنند در خانه خودشان هستند. کاتالان ها و اسپانیایی ها بر سر این موضوع که بارسلونا به کدام یک تعلق دارد، با هم مبارزه می کنند. اما برای ما خارجی ها، تجربه زندگی در این شهر فقط یک حس خوشایند و لذت بخش به همراه دارد.
از میان همه شهرهایی که در اسپانیا دیده ام، بارسلونا هم از لحاظ گردشگرانی که وارد آن می شوند و هم از لحاظ ساکنان، متنوع ترین شهر است. بارسلونا یک شهر کاتالان است. بارسلونا یک شهر اسپانیایی است. اما در عین حال یک شهر فیلیپینی هم هست. یک شهر پاکستانی هم هست. بارسلونا را می توان یک شهر عربی هم دانست! این شهر، یک خانه دائمی یا موقت برای مردم سراسر جهان است. بارسلونا جایی است که می توانید خودتان را در آن پیدا کنید و یک زندگی کاملا جدید را در آن آغاز نمایید.
من یک مرد جوان اهل منچستر بودم که هرگز دور از خانه زندگی نکردم. اما خیلی وقت پیش بارسلونا قلب مرا ربود. من مطمئنم این روزها هم حداقل با یک انسان دیگر همین کار را می کند. و در آینده و آینده های دورتر هم بارها و بارها این کار را خواهد کرد. به خواندن این جمله ها اکتفا نکنید. بروید و خودتان این گفته ها را ببینید.
نظر بدهید