پنهانکاری و رازداری برای سلامت افراد مضر است ؛
همه اشخاص اسراری را با خویش به دنبال دارند, رازها هم می توانند منفی و یا مثبت باشند ,تعریف راز برای اکثر افراد واضح و روشن است ؛ اطلاعاتی که مربوط به شخص می شود که وی دوست ندارد آن را با کس دیگری در میان بگذارد , اسرار از انواع گوناگونی تشکیل شده اند که به چند نمونه از آن می پردازیم ؛
آن اطلاعات می تواند شخصی باشد (برای مثال ؛ شاید کسی بخواهد زندان رفتن خود را از دیگران مخفی کند.) یا می تواند کاری باشد (شاید فردی نخواهد کارفرمای خویش در مورد کار دوم وی مطلع شود.) برخی از سرّها حتی مثبت می باشند (جشن تولد غافلگیرکننده ای که برای یکی از دوستان تدارک دیده شده.)
پنهان کردن راز از دو جهت به طور مشخصی قابل درک و معمول می باشد ؛
اول ؛ مخفی نگهداشتن اسرار مطمئنا به شما حس بدتری را القا می کند تا زمانی که آن مساله دیگر به عنوان راز در ذهن تان مطرح نباشد.
دوم ؛ از پراسترس ترین و دشوارترین کارهای دنیا ,داشتن رازی که باید از فردی که هر روز با وی صحبت می کنید پنهان نگاه دارید.
از نظر محققین مجله مشهور Personality and Social Psychology ؛
اشکال پتانسیلی ای که در راستای حفظ رازی صورت می گیرد بدین گونه است که افراد آن را در حکم یک هدف قلمداد می کنند ,هدف شان مخفی نگهداشتن اطلاعات می باشد ,فکر کردن به اهدافی که هنوز به آن دست نیافته ایم ,سهل تر می باشند.
هنگامی که مساله ای مرتبط با آن راز در پیرامون آن کس مشاهده می گردد , سیستم انگزشی ای که در ناخودآگاه آن فرد وجود دارد به وی فرصتی می دهد تا مسیری برای دست یابی به هدفش را پیدا کند.
برای درک بهتر ؛ زمانی که شما صفحه ایمیل خود را می بینید بخاطر می آورید که باید به یکی از دوستانتان پیامی ارسال نمایید تا موقعی که چنین فرضی وجود نداشته باشد. حال با این دید نگاه کنید که اگر قرار باشد رازی را از شخصی پنهان کنید با دیدن صفحه ایمیل تان مکانیزم فکر کردن به آن اطلاعات پنهان شده شروع به فعالیت می کند, حتی اگر آن فرد در کنار شما نباشد که بخواهد با بودنش این موضوع را به شما یادآور شود.
جمعا باید گفت که رازداری و پنهان کاری شاید کاری اضطراب آور باشد, اما این بدان خاطر نیست که شما سخت در تلاش هستید تا رازتان برملا نشود, به این دلیل کاری استرسی است که شما همواره به آن راز و محتوای آن می اندیشید تا یادآوری آن را کند که در برابر رازتان باید حواس جمع باشید.
دانستن آن که شما سری با خود دارید موجب می گردد که احساس کنید با طرف مقابلتان صادق نیستید و همین باعث افسردگی و تضعیف حال خوش تان می شود.
اثرات رازداری بر افراد ؛
محققین آزمایشی انجام دادند که در 10 مرحله بررسی گشته ,در یکی از مراحل آن ها 38 نوع راز و پنهانکاری ای که افراد به طور عادی و روزانه با خود به همراه دارند را شناسایی نمودند (مانند ؛ استفاده از مواد مخدر یا تقلب و جعل اسناد در شغل هایشان) ,
محققین از شرکت کنندگان – حدودا 33 سال سن داشته اند- پرسیدند کدام یک از این رازها را قبلا تا مدتی با خود نگه داشته اند و کدام یک را هم اکنون به عنوان یک راز با خود دارند.
برای هر یک از رازهایی که داوطلبان در موردشان توضیحاتی را بازگو کردند ,پرسش هایی مطرح گشت, سوال هایی همچون ؛ هر چند وقت یک بار آن ها در ذهن شان با این موضوع مواجه می شدند که از گفتن این راز به مخاطبی که سعی دارند از او مخفی سازند اجتناب کنند , چه زمان هایی آن ها درباره اطلاعاتی که به یک سرّ تبدیل شده بود فکر می کردند.
افراد خود را در شرایطی دیده اند که در ازای مخفی بودن آن مساله در ذهن شان , آن را سه برابر فعال تر از همیشه می دیدند, پنهانکاری و حتی داشتن رازهای مثبت حال خوش فرد را بر هم می زد, البته کاهش احساس رضایت و خوشبختی در آن شخص مربوط به دفعاتی می شد که وی به آن راز فکر کرده بود (فکر کردن به راز با تلاش در مخفی نگهداشتن آن دو مقوله جدا از همدیگر می باشد.) اندیشیدن به اسرار شخصی مان ارتباط مستقیمی با تضعیف سلامت روحی و همچنین جسمی می شود.
توصیه ؛
اگر رازی را نگه می دارید که به نفع طرف مقابل تان می باشد که از آن ناآگاه باشد سعی کنید به آن فکر نکنید و یا در مواقعی که او اشارتی می کند که شما را به یاد آن راز می اندازد بحث را به نوعی منحرف سازید و از آن دور شوید به خاطر داشته باشید که کاری نکنید که به شما شک کند,
اگر فکر می کنید که گفتن آن را به مخاطب مشکلی را بوجود نخواهد آورد آن را بازگو کرده و خود را از بند آن آزاد کنید ,بعضی اوقات افراد در صدد پنهان کردن عنوان غیرضروری می باشند و شاید حتی با مطرح کردن آن از کمک های مخاطب تان نیز بتوان سود جست.
آخرین مرحله آزمایش ؛
در مرحله آخر از شرکت کنندگان در مورد مقدار صداقتی که در ارتباط با دیگران دارند پرسیده شد ,صداقت بدان معناست که افراد احساس نزدیکی بیشتری به شخصیت واقعی خود و آن چیزی که هستند داشته باشند.
پنهانکاری داشتن این حس را از فرد پنهانکار سلب می کند و حسی همانند تظاهر و متقلب بودن را القا می کند, کاهش حس راستگویی افراد را به سمت مسیری سوق خواهد داد که فرد احساس بدی نسبت به خود و زندگی اش پیدا خواهد کرد.
در پایان, نتایج بدین ترتیب می باشد که برخی اوقات رازدار بودن موجب آسیب می گردد و می تواند چه از نظر روحی و چه از لحاظ جسمی برای سلامت مضر باشد, از عواقب آن دل مشغولی و همچنین فکر مشغولی می باشد که استرس را به دنبال خواهد داشت. حال فرصت آن رسیده تا افراد یا آن راز را بازگو کنند یا تا حد فراوانی آن را به فراموشی بسپارند.
نظر بدهید