خانه » روانشناسی کودک و نوجوان
روانشناسی

روانشناسی کودک و نوجوان

روانشناسی کودک و نوجوان

روانشناسی کودک و نوجوان شاخه ای تخصصی تر از علم روانشناسی است. همانطور که کودکان و نوجوانان از نظر فیزیکی رشد می کنند، در حال توسعه مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی نیز هستند تا در آینده، زندگی با کیفیت تری داشته باشند. زمانی که آن ها با احساسات خود درگیر می شوند مراجعه به متخصص بهداشت روان مانند یک درمانگر یا مشاور می تواند تأثیرات بسیاری مثبتی به همراه داشته باشد. جلسات درمانی معمولاً همراه با والدین تشکیل می شود زیرا فضایی ایمن برای رسیدگی به تفکرات و احساسات همه اعضای خانواده است.

 

مراحل رشد از تولد تا نوجوانی

همراه با رشد کودک، تغییراتی در حالات و رفتار های او نیز دیده می شود. برخی از این تغییرات نسبتاً قابل پیش بینی هستند و اگر چه ممکن است چالش بر انگیز باشند، جنبه ای کاملاً طبیعی از رشد انسانی محیوب می شوند. به طور کلی تا زمانی که کودک به گونهای رفتار کند که با محدوده ی سنی وی سازگار باشد، جای هیچگونه نگرانی نیست.

نظریه های بسیاری در رابطه با مراحل تکاملی کودکان وجود دارد و شناخت این مراحل به والدین و سرپرست کودکان کمک می کند تا رفتار ها و نیاز های رشدی وی را درک کنند. تئوری اریک اریکسون مراحل زوانشناختی از تولد تا بزرگسالی را شرح می دهد یکی از شناخته شده ترین نظریه ها در این زمینه است. طبق نظریه ی اریکسون 8 مرحله رشد وجود دارد که 5 مورد از ان ها در دوران تولد تا نوجوانی رخ می دهد:

 

دوران نوزادی: اعتماد و عدم اعتماد

در مرحله اول رشد انسانی، نوزادان جهان را کشف می کنند و می آموزند که آیا محیط اطراف آن ها مکانی امن و قابل پیش بینی هست یا خیر. نوزاد نیاز به توجه زیاد و دلگرمی از سوی والدین دارند و این بر عهده ی والدین است که حس اعتماد یا عدم اعتماد را در فرزند خود بتوانند بسازند.

 

دوران اولیه کودکی: استقلال و خود مختاری در مقابل خجالت و شک

در مرحله دوم از رشد انسانی کودکان شروع به استقلال طلبی و انتخاب می کنند. دفاع از خود، بهانه گیری و کله شقی در این دوران طبیعی است. در این سنین در کودک علاقه مندی ها ساخته می شود و احساس شک و خجالت پدید می آید.

 

سال های پیش دبستانی: ابتکار در مقابل احساس گناه

در مرحله، کودکان در مورد نقش های اجتماعی و احساسات می آموزند، فعال و کنجکاو می شوند و بازی های تخیلی بخش مهمی از این مرحله ی زندگی هستند. در این سن نیز استقلال طلبی و لجبازی در آن ها همچنان ادامه دارد. در این سن کودکان شروع به نشان دادن رفتار هایی می کنند که از اراده خودشان نشأت می گیرد. نحوه ی برخورد والدین و مراقبان کودک باعث می شود او احساس استقلال یا احساس گناه در مقابل رفتار های خویش پیدا کند.

 

دوران مدرسه: رقابت و نادیده گرفته شدن

روابط کودک در دوران مدرسه با همسالان خود بسیار اهمیت دارد. در این دوران دامنه وسیع نر و پیچیده تری از احساسات بروز می کنند. در این دوران مشکلات و ناامیدی در تنظیمات تحصیلی و اجتماعی ممکن است به افسردگی و اضطراب در کودک منجر شود. در این دوران مسئولیت پذیری اجتماعی و امکان ایجاد شرایطی برای کمبود توجه هر دو ممکن است بروز کنند.

 

دوران نوجوانی: هویت در مقابل تردید در پیدا کردن نقش

نوجوانان در این استقلال بیشتری پیدا می کنند و هویت خویش را بر اساس تجربه هایشان می سازند. نقش ها و رفتار های جدید را تجربه می کنند. در این مرحله بلوغ جسمی و عاطفی رخ می دهد. تغییرات در این سنین بر روابط والدین و نوجوان تأثیر زیادی می گذارد به خصوص در زمانی که تجربه های ناخوشایندی گریبانگیر نوجوان شود که می تواند اضطراب و افسردگی را در پی داشته باشد.

 

عوامل موثر و عوامل خطر

هر فاز رشد چالش های خاصی برای کودک ایجاد می کند که جزء روند طبیعی هستند. بااین وجود مشکلات روانی می توانند این چالش ها را در موارد زیادی تشدید کنند.

هر کودک نسبت به تغییرات زندگی پاسخ متفاوتی خواهد داشت اما برخی از وقایع ممکن است بر سلامت روان کودک تأثیر بگذارد مثل جدایی یا طلاق والدین، تولد خواهر یا برادر، مرگ یکی از اعضای خانواده یا حیوان خانگی، سوء استفاده جنسی و جسمی، فقر یا بی خانمانی، بلایای طبیعی، خشونت های خانگی، تغییر مکان و رفتن به مدرسه جدید و مسئولیت های فراتر از سن بر دوش داشتن.

سن، جنسیت و سایر عوامل بر تطبیق پذیری کودک با این گونه چالش ها اثر می گذارد. برای مثال کودکان کم سن تر و پسران نسبت به فرزندان بزرگتر و دختران تطبیق سریعتری با طلاق پیدا می کنند. همچنین ژنتیک و بیماری های روانی ارثی مانند افسردگی دو قطبی نیز ممکن است روان کودک و نوجوان را نیز درگیر کند.

 

مسائل مربوط به بهداشت روان در روانشناسی کودک و نوجوان

مراکز کنترل و پیشگیری بیماری های روان بیماری هایی مانند بیش فعالی، اضطراب، افسردگی، اوتیسم و سندروم تورنت را در سنین 3 تا 17 سالگی تشخیص می دهند.

سوء استفاده از کودکان و نادیده انگاشتن آن ها یکی از شایع ترین موارد استرس زا و چالش روانی برای کودکان است. کودکانی که تحت چنین شرایطی قرار دارند به دلیل احساس ترس و شرم قادر به بیان آنچه که از نظر روانی تجربه می کنند نیستند. در آمریکا روان درمانگرانی که با کودکان سر و کار دارند، از نظر قانونی مجازند در صورت مشاهده خشونت موارد نقض قانون را به مراتب قضایی گزارش کنند. سن نوجوانی با روابط احساسی نوجوان همراه است که ممکن است عامل درگیری او با خانواده شود.

 

درمان و مشاوره روانی برای کودکان ونوجوانان

مشاوران در کار کودک اغلب از روش های درمانی که در ان کودک به ص2ورت انتزاعی خود را بیان کند استفاده می کنند مانند بازی درمانی، ماساژ درمانی و هنر درمانی.

هنگام صحبت کردن با آن ها رعایت نکات زیر مهم مفید است:

زمان خوبی که کودک و نوجوان در آن حس راحتی دارند برای گفتگو انتخاب کنید.

فعالانه گوش کنید

نگرانی ها تجربیات و احساسات فرزندتان را جدی بگیرید

با ذهن باز و آرام حرف هایش را گوش دهید

به ان ها توضیح دهید که با مسائل رایجی رو به رو هستنند

 

نقش دارو در روان درمانی کودک و نوجوان

دارو درمانی در واقع روشی سریع برای گرفتن نتایج محسوب می شود. در روان درمانی کودکان و نوجوانان ترجیح بر درمان با مشاوره و روش های دیگر غیر از داروست و در صورت نیاز دارو نیز تجویز می شود.

نظر بدهید

نظر خود را در این قسمت با ما به اشتراک بگذارید